پرحرفی دردناک است. در مقاله اختلال حسنک رودهدراز برای شما توضیح دادم که پرحرفی چه بلای خانمانبراندازی است؛ در این مقاله، راههای درمان یا مدیریت این اختلال را در اختیار شما قرار میدهم.
راهحل اول: بپذیریم پرحرف هستیم و پرحرفی درمانپذیر است
باور کنید یا نه دشوارترین مرحله درمان یا مدیریت این اختلال این است که ما قبول کنیم پرحرف هستیم. برای این کار لطفاً یکبار حین صحبت، صدای خود را در گوشی تلفن همراه خود ضبط کنید و بشنوید.
مطمئن باشید علاوه بر اینکه از شنیدن صدایی که اصلاً شبیه صدای شما نیست تعجب میکنید، از تکرار مکرر برخی جملهها، پراکندهگویی یا بیهودهگوییهای خود نیز به وحشت میافتید.
گاهی سرعت حرف زدن شما آنقدر زیاد است که اساساً معنا در فحوای کلامتان گم میشود.
حالا به این فهرست بَلاخیز، خندههای بلند، کشیدن بیشازحد برخی واکها، غرولند و گله را هم اضافه کنید، ببیند چه معجون کشندهای از آب در میآید!
وقتی بپذیریم پرحرف هستیم و این هیولای بی شاخ و دم علاوه بر جذابیت، موفقیتهای فردی و اجتماعی ما را هم از ما میگیرد، آنوقت است که قدم اول را برداشتهایم و بهاصطلاح کمر غول را شکستهایم.
راهحل دوم: خاموش که خاموشی، بهتر ز عسلنوشی (مولانا)
برای آنکه بتوانید کمتر صحبت کنید، ابتدا باید سکوت گاهبهگاه را تمرین کنید. میدانم سکوت کردن برای آدمهای پرحرف اصلاً آسان نیست و نیاز است برای آن حسابی تمرین کنند؛ اما با توجه به نتایج درخشانی که به دست میآورند، ارزش دارد برای آنوقت گذاشته شود.
ازنظر من بهترین مکان برای تمرین سکوت، طبیعت است؛ طبیعت باآنهمه موهبت که در دل خود پنهان کرده است؛ باآنهمه صدای خالص روحپرور و سکوتهای حکیمانه که میتواند دید دیگری نسبت به زندگی به شما بدهد.
این دید تازه و این آرامش ناب حتماً شما را به سرچشمه حکمت که همان سکوت است، میرساند. سکوت همنوا شدن با صدای مهربان خداوند است.
یک تمرین عالی
از خود در این زمینه پرسشهای معنادار بپرسید، بیآنکه در پی یافتن پاسخ باشید!
چرا من زیاد حرف میزنم؟!
آیا مضطربم؟!
آیا صدای ذهنم را نمیتوانم خاموش کنم؟
آیا من سرشار از خبر و اطلاعات گوناگون هستم و میخواهم تمام آنها را یکباره به دیگران منتقل کنم؟
آیا میخواهم ناتوانیهای خود را پشت نقاب پرحرفی پنهان کنم و کمکاریهای دیگرم را با پرحرفی پوشش دهم؟
آیا من اصولاً کمتر شنیده میشوم و دیگران به من توجه نمیکنند؟
رابطه من و والدینم در کودکی چگونه بوده است؟ آیا آنها توجه لازم را به من داشتند؟
و چند پرسش مهم دیگر:
• آیا من خودم را قبول دارم؟
• آیا احساس تنهایی میکنم و به همین دلیل یکریز حرف میزنم تا خلأهای درونی خود را پر کنم؟
• چرا من به دیگران اجازه و فرصت حرف زدن نمیدهم؟!
• از چه میترسم؟!
و در آخر اینکه: چه جایگزینی برای کنترل پرحرفی من وجود دارد؟
راهحل سوم: استفاده از فناوری را محدود کنید
بسیاری از اوقات پرحرفی ما به خاطر این است که تحت تأثیر ویدئویی که در شبکههای اجتماعی دیدیم یا فیلم بیهودهای که دستبهدست میچرخد، عنان اختیار از دستمان در میرود و برای اظهارنظر درباره آن به هر دری میزنیم! یادمان باشد شبکههای اجتماعی و چت کردن، نیاز به حرف زدن کاذب را در ما ایجاد میکند.
ما حرف میزنیم، حرف میزنیم و باز هم حرف میزنیم، بیآنکه بدانیم بهترین سرمایه ما -که همان زمان است- مثل شنهای ریز از بین انگشتانمان سر میخورد و از دست میرود؛ بنابراین، ما دیگر فرصتی برای ساختن آینده خود نداریم!
پیشنهاد میکنم موازنهای درست بین فناوری و برقراری ارتباط با خود و محیط اطراف برقرار کنید و وقت بیشتری را برای شناخت خود و استعدادیمان در نظر بگیریم.
راهحل چهارم: کاردستی درست کنید
از نگاه من بهترین راه مدیریت پرحرفی، استفاده از دست به جای زبان و دهان است. برای این کار ساخت انواع کاردستی و صنایعدستی را در برنامه خود قرار دهید.
دقت کنید شما قرار نیست الزاماً به یک هنرمند تبدیل شوید. شما میخواهید بر چیزی جز حرف زدن تمرکز کنید و این یک نقطه شروع طلایی برای کنترل این ویژگی شخصیتی ناپسند است.
راهحل پنجم: بنویسید
این را کسی به شما میگوید که تمام عمر درگیر نوشتن بوده است. نمیدانید نوشتن چه راهحل قدرتمندی در مواجهه با اغلب اختلالها و نابسامانیهای روحی است.
شما زمانی که مینویسید و نوشتههای خود مرور میکنید، بهتدریج با نقاط قوت و ضعف شخصیتی خود آشنا میشوید و اگر آدم زرنگی باشید، به مدد این خودشناسی، بسیار سریعتر از دیگران مسیر موفقیت را طی میکنید؛ ضمن آنکه با نوشتن افکار لجامگسیخته خود را نظم میدهید و درنتیجه بهتدریج بر مشکل پرحرفی خود پیروز میشوید.
راهحل ششم: مراقبه کنید
مراقبه دشوار نیست. برای انجام آن لازم نیست حتماً حرکات یوگا و کارهای پیچیدهای انجام دهید یا اینکه بروید و چند ساعت در سکوت مطلق خود را زندانی کنید. فقط کافی است روی افکارتان تمرکز کنید و فضای آرامبخشی برای خود ایجاد کنید.
این روزها نرمافزارهای متعددی هستند که در آن امکان گوش دادن به نواها و صداهای آرام بخشی مانند صدای طبیعت و دریا برای ما به وجود آمده است؛ صداهایی که میتواند آرامش و زیبایی بیشتری به خلوت ما هدیه دهد. مراقبه ذهن را آرام میکند و علاوه بر مزیتهای بیشماری که دارد، ما را از شر پراکندهگویی نیز نجات میبخشد.
راهحل هفتم: آگاهانه و در لحظه زندگی کنید
یکی از بهترین راههای معالجه پرحرفی به شکل اساسی این است که خود را در موقعیتی قرار دهید که توجه کامل شما را بطلبد.
برای مثال دریا رفتهاید؟ خیلی هم خوب؛ پس با تمام وجود به صدای امواج گوش کنید و در آوای سحرانگیز آن غرق شوید. بیآنکه به دیروز یا فردا فکر کنید در شنهای نرم ساحلی قدم بزنید، نسیم خنک را بر چهره خود احساس کنید، غروب شاعرانه خورشید را تماشا کنید.
با تمام وجود تماشا کنید و کار دنیا را برای چند ساعت به دنیا واگذار کنید. مطمئن باشید هرقدر در خود و محیط اطراف دقیقتر و عمیقتر شوید، به همان اندازه نیز از پرحرفی فاصله گرفتهاید.
راهحلهای هفتگانه بالا بسیار کارآمد هستند. شما با توجه به روحیه خود یکی دو راهحل را انتخاب کنید و به مدت شش ماه در برنامه تمرینی خود بگنجانید.
نگران نباشید از این روش استفاده کنید:
تمرین سهروزه+ جایزه/ تمرین هفتروزه+ جایزه/ تمرین ۲۱ روزه+ جایزه/ و تمرین چهلروزه و دیگر این تمرین ملکه ذهنتان شده است و بهآسانی بیآنکه برایتان زحمت داشته باشد، آن را به مدت شش ماه انجام میدهید و پیشرفت میکنید.