سالها فعالیت در حرفه ویراستاری، همکاری با ناشران متفاوت و همنشینی با ویراستاران متعدد، اهمیت مبانی ویرایش؛ بهویژه روانشناسی ویراستار را بیش از هر زمان دیگری بر من آشکار کرده است. دانستن این مبانی به کسانی که به این حرفه علاقهمند هستند؛ اما هنوز به جمع ویراستاران نپیوستهاند، کمک میکند درک بهتری از بایستهها و واقعیتهای پشت پرده این حرفه چندوجهی و دشوار داشته باشند. در این مقاله تلاش میکنم ضمن معرفی مبانی ویرایش، بخش اول پیشنیازهای ویراستاری را به زبان ساده برای شما شرح دهم.
مبانی ویرایش از نگاه من عبارتند از:
- شرط اول قدم؛ مجنون بودن! (نگاه کلیشهای و منفی مرسوم به این حرفه نداشتن)
- گذراندن دورههای ویراستاری و آشنایی با فرایند نشر و تولید کتاب؛
- داشتن عزت نفس و اعتمادبهنفس کافی؛
- مجهز بودن به شیوه تفکر انتقادی؛
- داشتن فن بیان مناسب و قدرت مذاکره بالا با ناشران و همکاران؛
- متواضع، صبور، دقیق، جزئینگر و وقتشناس بودن؛
- کتابخوان، نویسنده و پژوهشگر بودن؛
- در یکی از شاخههای ویرایش تخصص داشتن و آشنایی نسبی با شاخههای دیگر؛
- درونگرا بودن و خسته نشدن از یکجانشینیهای طولانی؛
- مراقبه؛
- توان و ظرفیت فهم صحیح متنهای گوناگون را داشتن؛
- داشتن روحیه همکاری با تیم؛
- اصلاحگر بودن و آن را با نق زدن و سرزنش وضع موجود یکی ندانستن؛
- خلاق، پویا و انعطافپذیر بودن؛
- خود را موظف به یادگیری همیشگی دانستن؛
- آشنایی با سلسلهمراتب اداری این شغل.
در ادامه برخی از مبانی ویرایش را بهاختصار شرح میدهم.
الف.شرط اول قدم؛ مجنون بودن!
مجنون بودن شرط اول قدم ورود به حرفه ویراستاری است. کم نیستند دامها و خطرهای پیشبینینشدهای که بر سر راه ویراستار قرار میگیرند و اگر او عاشق این حرفه نباشد و با درک و تعهد حداکثری آن را انتخاب نکرده باشد، چهبسا در میانه راه از مسیری که آمده پشیمان شود و با دلی شکسته و زخمهای روحی فراوان، عطای ماندن در این شغل را به لقایش ببخشد.
ب.گذراندن دورههای ویراستاری و آشنایی با فرایند نشر و تولید کتاب
ویراستاری رشته دانشگاهی نیست و نمیتوان آن را سر کلاس و در یک بازه زمانی سه تا چهارساله آموخت؛ بنابراین لازم است این علم را در دورههای تأییدشده و زیر نظر استادان با تجربه فرا گرفت. البته گذراندن دوره و گرفتن گواهینامه، آغاز راه یک ویراستار است؛ ضمن آنکه، ویراستاری علم میانرشتهای است و برای مثال اگر فردی شیمی، ریاضی، فلسفه، جامعهشناسی و…؛ خوانده باشد هم میتواند با گذراندن دورههای ویراستاری، ویراستار شود و متنهای تخصصی رشته خود را بهخوبی ویرایش کند.
نکته دیگر اینکه، فرد علاقهمند به ویراستاری باید با فرایند نشر و تولید کتاب آشنا باشد و بداند ویراستاری یک کار تیمی (نه گروهی) است و ویراستار جزوی از فرایند تولید کتاب است. خوشبختانه این روزها انجمن صنفی ویراستاران در دوره جامع نگارش و ویرایش، این فرایند را جداگانه به هنرجویان علاقهمند آموزش میدهد.
ج.داشتن عزت نفس و اعتمادبهنفس کافی
عزت نفس به زبان ساده یعنی من ارزشمند هستم و اعتمادبهنفس یعنی من در برخی از حوزههای عمومی و تخصصی توانمندم. عزتنفس در این حرفه آنقدر مهم است که بود یا نبود آن، توفیق یا شکست یک ویراستار را در حرفه خود رقم خواهد زد. ویراستار صاحب عزتنفس و کسی که قدر تلاش، تخصص و هنر خود را میداند:
- جایگاه حقیقی حرفه خود را میشناسد؛
- به داوریهای مغرضانه، نگاههای تحقیرآمیز به این حرفه و…؛ اهمیتی نمیدهد؛
- رایگان یا ارزان کار نمیکند؛ (رجوع شود به نرخنامه مصوب انجمن صنفی ویراستاران)
- با ناشرانی که با او قرارداد نمیبندند یا نام او را در شناسنامه کتاب بهعنوان ویراستار درج نمیکنند، همکاری نمیکند؛
- به خاطر ویراستار بودن خرسند است و سرش را بالا نگه میدارد؛
- به دلیل مشکلات مالی به هر رفتار و هر نوع پیشنهاد غیرمنصفانه شغلی، آری نمیگوید؛
- و همواره در پی بهروز کردن اطلاعات و افزودن دانش خویش است.
متأسفانه در برههای از زمان، من و برخی از همکارانم به دلیل نداشتن عزت نفس و اعتمادبهنفس کافی در این شغل، ضربههای ویران گری از ناشر، مترجم، صفحهآرا، نمونهخوان و…؛ خوردیم تا عاقبت حساب کار دستمان آمد و فهمیدیم کسی که باید این رویه را تغییر دهد ویراستار است. اکنون به لطف خدا، علاوه بر اینکه ذیل انجمن صنفی ویراستاران فعالیت میکنیم، یاد گرفتهایم تنها ما هستیم که به خود اعتبار میدهیم و در این وضعیت، ناشران و بقیه عوامل تولید خواهناخواه، چشمشان به نظر، دانش و میزان اعتمادبهنفس ماست.
زمان لازم است تا جایگاه حقیقی این شاخه راهبردی در صنعت نشر؛ همچنین در فضای مجازی بهخوبی درک شود و خبر خوب اینکه در این مسیر تلاشهای زیادی انجامشده و در برخی سطوح، به ثمر نیز نشسته است.
این مقاله ادامه دارد…