شاعری تازهکار هستید؟ این مقاله برای شماست. اینکه بگوییم ایرانزمین؛ همچنان مهد سخن، ادب، فرهنگ، عرفان و فلسفه است بهتر است یا اینکه آهی پرحسرت بکشیم و بگوییم: بود! و حالا دیگر از آن شکوه و اصالت و اثرانگشت طلایی در جهان چیزی باقی نمانده است؟! ( لطفاً مقاله شاعری برجسته هستید؟ را نیز مطالعه کنید.)
من سالها در دانشگاههای پیام نور و جامع علمی کاربردی، تدریس کردهام. این اقبال را داشتهام که با طیف وسیعی از جوانهای مستعد این سرزمین آشنا شوم و به آنها زبان و ادبیات فارسی بیاموزم؛ بهعلاوه، این فرصت طلایی را نیز به دست آوردهام که در کسوت مربی فن بیان، آموختهها و تجربههای ارزشمند خود را در این زمینه، با هنرجویان علاقهمند به اشتراک بگذارم.
خبر خوب اینکه: ادبیات ایرانزمین هنوز هم در جهان اعتبار بالایی دارد، زبان شیرین فارسی همچنان زبان رسمی سه کشور ایران، تاجیکستان و افغانستان است و بین دانشجویان ایرانی و غیر ایرانی، افراد مستعدی برای شاعر یا ادیب خوب و برجسته شدن وجود دارند؛ اما این میان چند مشکل عمده وجود دارد.
الف. دانشجویان مستعدی که نمیدانند از کجا شروع کنند؛
ب. دانشجویان مستعدی که این دانش و هنر توأمان را چندان جدی نمیگیرند؛
ج. دانشجویان مستعدی که آموزش رسمی و دانشگاهی ادبیات فارسی چندان به مذاقشان سازگار نیست؛
د. دانشجویانی مستعدی که خوب شعر مینویسند و برای خود نام و آوازهای بهجا کسب میکنند؛ اما با خوانش صحیح و حرفهای، نحوه مراقبت از خود و مدیریت صحیح فضای شهرت و اعتبار آشنا نیستند؛ درنتیجه مانند بسیاری از هنرمندان کمتجربه، به الگوی اینستاگرامی و نمایشی صرف بدل میشوند، بهسرعت به دام حاشیه میافتند و راه درست را گم میکنند.
در این مقاله قصد دارم ضمن توصیههایی چند به شاعران تازهکار، این مطلب را جا بیندازم که شاعران، نویسندگان و هنرمندان بااستعداد نیز، مانند ورزشکاران حرفهای، به مربی رشد فردی نیاز دارند؛ فردی امین، پردانش و کاربلد که ضمن ارائه چشمانداز و نقشه راه پیشرفت، آنها را از خطرات متعددی آگاه کند که در مسیر پرفراز و نشیبشان، رخ پنهان کردهاند.
من از ویراستار حرفهای (خارج از کشور) که به شاعر و نویسنده در ابعاد گسترده کمک میکند اثرش را بنویسد یا ناشری که دوست و مشوق صمیمی شاعر است یا همراهانی تأثیرگذار، آنگونه که در کشورهای پیشرفته اروپایی و برخی دیگر از نقاط جهان وجود دارد، صحبت نمیکنم.
من از مربی رشد فردی توانمندی حرف میزنم که خود:
- شاعر، نویسنده یا ادیب (کارشناس ادبی) است؛
- قدرت تشخیص بالایی در شناخت شعر، نثر، سبکهای ادبی، مکاتب ادبی، انواع و گونههای ادبی دارد؛
- استعدادهای شما را در زمینه سرودن شعر، داستان، ترانه و..؛ بهخوبی میشناسد؛
- بر نکات مثبت شخصیتی و هنری شما متمرکز میشود؛
- برای پیشرفت شما برنامه دارد؛
- سبک زندگی مفید، منحصربهفرد و مناسب شما را برایتان طراحی میکند؛
- با ارائه تمرینات هدفمند، فضای فکری و ادبی شما را تقویت میکند؛
- در شرایط سخت روحی و فکری شما را سرپا نگه میدارد؛
- شما را از تبعات افتادن در دام حاشیههای ویرانکننده آگاه میسازد و کمک میکند از آنها دور بمانید؛
- و به شما یاد میدهد چگونه جوایز معتبر را بالای سر ببرید و مدالهای افتخار هنری و ادبی ارزشمند را بر گردن بیاویزید.
درست مانند یک مربی حرفهای در ورزش.
با چنین فردی میتوان طیف چهارگانه دانشجویان و آزادکاران ادبی را در مسیر درست انداخت و آنها را به نتیجه دلخواه رساند.
اگر به سرودن شعر علاقه دارید و شاعری تازهکار هستید
رعایت نکات زیر برای شما حیاتی است
نقشه راه منسجم و منعطف داشته باشید
اگر نوجوان یا جوان هستید و شعر برای شما مقولهای جدی است، برای رسیدن به موفقیت به نقشه راه مدون و کارآمد نیاز دارید. شما باید بدانید از کجا شروع کنید، در مسیر چگونه پیش بروید، شعر و شیوه نگاه و تفکر کدام شاعر را اول باید بخوانید و بعد بروید سراغ شاعر دیگر. پراکنده خوانی، بزرگترین آفت برای یک شاعر است.
این اظهارنظر عمیق و صادقانه فروغ را آویزه گوش کنید؛ مغشوش بودن، تربیت فکری مبتنی بر اصول صحیح نداشتن، پراکنده خواندن، از این شاخه به آن شاخه پریدن و تکهتکه زندگی کردن، نتیجهاش دیر بیدار شدن است. این را کسی میگوید که نهتنها جزو شاعران موفق شعر نیمایی است؛ بلکه از آنهم فراتر رفته است و بین سبک نیمایی و شعر سپید، سبک فردی جذاب و منحصربهفرد خود را در سرودن شعر پدید آورده است؛ بنابراین چه علاقهمند به سرودن به سبک شاعران کهن هستید و چه دلباخته شعر نو، باید از مطالعه و شناخت ریشهها آغاز کنید و منظم و با برنامه پیش بروید.
بهزودی و در مقالهای مجزا، نقشه راه پیشنهادی خود را در اختیارتان میگذارم.
مشق ِمنظم ِشعر را در برنامه خود قرار دهید
مشق منظم شعر مثل مشق هر هنر دیگری، برای یک شاعر علاقهمند و تازهکار، شرطِ اولقدمِ ورود حرفهای به این حوزه است.
مشق کردن، مشق کردن و بازهم مشق کردن و در برابر وسوسه موذی انتشار اشعار خود، در سالهای اولیه یادگیری، مقاوم بودن.
متأسفانه شاعران تازهکار فراوانی را دیدهام که خیلی به خود سخت نمیگیرند. فقط دلشان میخواهد زودتر کتاب چاپ کنند و نامشان را بر سر زبانها بیندازند! به مطالعه آثار پیشکسوتان خود نیز علاقه ندارند. برخی اساساً این کار را دونشان خود میدانند! بهانه آنها برای این کمکاری و کمخوانی هم این است که: «نمیخواهیم در دام ذهنیت مقلد بیفتیم!»
این شیوه تفکر از اساس اشتباه است.
خواندن و دقیق شدن در آثار موفق شاعران قبل از خود، فکر را قوام میدهد و تربیت میکند. به ما قدرت تشخیص سره از ناسره میدهد. ما را با فنون و شگردهای زیبا و متنوع سرودن انواع شعر آشنا میکند و دهها مزیت دیگر که بازگو کردن آنها از حوصله این مقاله خارج است.
اینهمه سطحینگری و شلختهگویی که در شعر سپید امروز شاهد هستیم، نتیجه همین دیدگاه غلط و خطرناک است؛ بنابراین برای اینکه در این مسیر دشوار به بیراهه نروید و دستتان از حلقه شدن بر گردن محبوب بینصیب نماند، باید هوشمندانه بخوانید، منظم مشق کنید و حوصله داشته باشید.
از شبه شاعران هتاک، پرهیاهو و جعلی نترسید
در برخی از کلاسها و کارگاههای ادبی با افرادی میانمایه و پرحاشیه مواجه میشوم که انگار از دماغ فیل افتادهاند!
منتظر هستند شاعر بااستعدادی چیزی بگوید و اظهارنظری بکند تا با شمشیر تیزِ زبان بر او بتازند و چند اصطلاح فرنگی هم که در یکی دو نشریه خواندهاند یا از زبان یکی دو شاعر شنیدهاند تحویل او دهند و خودمانی بگویم در همان قدم اول، نسخه او را بپیچند! این از میدان به درکردن حریف، در هنر ایرانزمین؛ بهویژه در حوزه شعر سابقهای دیرینه دارد. شما شاعران تازهکار و علاقهمند، حواستان به این طیف از آدمهای شبه ادبی باشد.
نه اشکتان دم مشکتان باشد و از آنها ناراحت شوید، نه بازی آنها را چندان جدی بگیرید. بدانید اگر نکته روشن و ارزشمندی در شعر شما وجود نداشت، صدای آنها اینگونه بر سرتان بلند نمیشد! این شبه شاعران ناراحت را با منتقدان دلسوز، پردانش و دل آگاهی که مشفقانه خوب و بد کار شما را به شما میگویند و راه پیشرفت را برایتان هموار میسازند، اشتباه نگیرید.
لایکهای مجازی را معیار سنجش شعر خود قرار ندهید
درست است؛ باید بپذیریم که در جهانی تازه زیست میکنیم و اهمیت فضای مجازی کمتر از فضای واقعی نیست؛ اما مسألهای که وجود دارد این است که انتشار عجولانه اثر خود در این فضا و گرفتن لایکهایی بهمراتب عجولانهتر، شما را در توهمی تاریک فرو میبرد.
بدانید هیچکس در فضایی مانند اینستاگرام، شعر شما را با دقت و اگر بلند باشد تا انتها نمیخواند.
دو سه بند اول را سرسری میخواند و اگر به واژههای شما به لحاظ ذهنی متصل شود، لایک را میزند و تمام. میرود سراغ پست بعدی!سرعت و نگاه سطحی و هیجانی به پدیدهها، ویژگی بارز فضای مجازی است؛ بنابراین وقتی شما و شعرتان در دنیای واقعی و با یک منتقد سختگیر و کار بلد مواجه میشوید، کار برایتان سخت میشود و سرگردان میمانید که حرف که را باور کنید. این برای پیشرفت شما خوب نیست. پیشنهاد میکنم معیار سنجش شعرهای خود را تأیید مجازی افراد عجول و بیحوصله قرار ندهید و کارهای خود را پیش از انتشار به محک نقد کارشناسان ادبی معتبر بسپارید.
در برابر پیشکسوتان، نه گردنکش باشید نه شیفته!
کاش بتوانم حرف دلم را دراینباره تمام و کمال به شما بزنم. تواضع در پیشگاه بزرگان ادب و هنر، عین بزرگی است و داشتن غرور جاهلانه در برابر کسانی که در این حرفه مو سپید کردهاند، فقط از باتلاق حقارت در وجود ما پرده برمیدارد.
گردنکش بودن در برابر بزرگان فرهنگ و ادب، انکار هنر و رنج عظیم آنها و قلم و زبان چرخاندن در ذم کسانی که با ما همعقیده و هممسلک نیستند، تنها یکچیز را به اثبات میرساند: اسباب بزرگی در ما فراهم نیست!
ما هنوز کوچکیم و ظرف ناچیز وجود ما تاب دیدن، خواندن و شنیدن انسانهای بزرگ را ندارد. از طرفی افتادن در دام شیفتگی و سینهچاک بودن برخی بزرگان هم صحیح نیست.در جای دیگر هم گفتهام، دوران مرادپرستی و مریدپروری به سر آمده است و باید هر نحله فکری و ادبی را فارغ از جایگاه گوینده، با تفکر انتقادی سبکسنگین کرد و به آن امتیاز داد.
با این شیوه میتوانیم به سهم خود از تولد افرادی خودشیفته، دیکتاتور، انحصارطلب و متمایل به ایجاد گروه، دسته یا هر جمع فاسد و تمامیتخواهی که بتوان تصور کرد، جلوگیری کنیم.
برای تکتک شما شاعران تازهکار و ارزشمند، آیندهای روشن و سرشار از موفقیت آرزو میکنم.