info@sokhangozaar.com

مبانی ویرایش؛ تفکر انتقادی و نسبت این مهارت با ویراستار (۲)

تفکر انتقادی یکی از انواع مهارت‌های ضروری برای ویراستار است. سال‌ها فعالیت در حرفه ویراستاری، همکاری با ناشران متفاوت و هم‌نشینی با ویراستاران متعدد، اهمیت مبانی ویرایش؛ به‌ویژه این مهارت تعیین‌کننده را بر من آشکار کرده است. در این مقاله نیز، تلاش می‌کنم بخش دیگری از پیش‌نیازهای ویراستاری را به زبان ساده برای شما شرح دهم. (لطفاً مقاله اول را هم بخوانید.)

د.مجهز بودن به شیوه تفکر انتقادی

تفکر انتقادی (Critical Thinking) با انتقاد کردن فرق دارد. برخی از همکاران ویراستار، تفکر انتقادی را با عیب‌جویی، نق زدن، سرزنش کردن و درافتادن با ناشر، مترجم و…؛ اشتباه می‌گیرند؛ درحالی‌که تفکر انتقادی یک مهارت بسیار ارزشمند است که به ما این امکان را می‌دهد یک موقعیت را بر اساس کلیه حقایق و اطلاعات موجود درک و به مدد آن، داده‌ها و سایر اطلاعات را سازمان‌دهی کنیم.

تفکر انتقادی توانایی اندیشیدن واضح، منطقی و درک ارتباط بین ایده‌هاست و برای ویراستار به‌مثابه ابزاری است که به او کمک می‌کند مشکلات احتمالی متن را تشخیص دهد، سره را از ناسره بشناسد و برای برون‌شد از وضعیت موجود، راه ‌حل مناسب پیدا کند.

تفکر انتقادی توانایی بهره‌گیری هم‌زمان از تفکر انعکاسی (Reflective Thinking) و تفکر مستقل (Independent Thinking) نیز در نظر گرفته می‌شود. خاطرمان باشد تیپ‌های شخصیتی ناآرام، عیب‌جو و دیگرمقصرپندار، گزینه‌های مناسبی برای ویراستار شدن نیستند.

ه.داشتن فن بیان مناسب و قدرت مذاکره بالا با ناشران و همکاران

در وهله نخست شاید با خود بگویید فن بیان و قدرت مذاکره برای ویراستار ضرورتی ندارد؛ اما این دیدگاه نادرست است. با چشم خود در محیط انتشارات دیده‌ام، ضعف یک ویراستار در این دو زمینه، چگونه فضا را به ضرر او متشنج و او را از حق مسلم خویش محروم می‌کند.

ویراستاری که مهارت مذاکره کردن ندارد، به‌راحتی از سوی ناشر و دیگر همکاران نادیده گرفته می‌شود. صریح بگویم در کشور ما حق دادنی نیست، گرفتنی است؛ اما نامناسب‌ترین شیوه احقاق حق نیز این است که با دعوا، حرمت‌شکنی و کشیده شدن مسأله به محاکم قضایی همراه باشد.

ویراستاری که در ابتدای مسیر همکاری، محکم و در کمال ادب شرایط خود را مطرح نمی‌کند و بدتر از آن اجازه می‌دهد ناشر در قالب نبستن قرارداد و ترجیح سخن متعصبانه مترجم بر سخن مستند ویراستار، به شخصیت او بی‌احترامی کند و ویراستار نیز به دلیل مشکلات مالی دندان روی جگر بگذارد و هیچ نگوید، علاوه بر نداشتن عزت ‌نفس، فن مذاکره و متقاعدسازی را نیز به‌درستی نیاموخته است.

لازم است بدانیم در محیط دشوار و گاه بی‌رحم نشر؛ کی، کجا، چقدر و چگونه سخن بگوییم تا بهترین نتیجه عایدمان شود و مشکلات بعدی گریبان ما را نگیرد.

و.متواضع، صبور، دقیق، جزئی‌نگر و وقت‌شناس بودن؛

تجربه به من نشان داده است، گاه به ویژگی‌های شخصیتی نامبرده برای ویراستار به چشم «ارزش ‌افزوده» نگاه می‌شود و ضرورت آن برای شغل ویراستاری، همچنان محل مناقشه است!

دقت کنید که متواضع بودن با توسری‌خور بودن؛ صبور بودن با تحمل کردن وضع نامطلوب موجود؛ دقیق و جزئی‌نگر بودن با وسواس بیش‌ازحد داشتن و وقت‌شناس بودن با قرار دادن خود در یک بازه زمانی سرد، یکنواخت و مکانیکی تفاوت دارد.

تواضع نقطه مقابل تکبر و به معنای فروتنی و احترام به نظر و سلیقه دیگران است؛ ولو با نظر و نگاه ما متفاوت باشد. ویراستار متواضع فردی است که در گفت‌وگویی درونی و مهرورزانه با خود می‌گوید: «درست است که من دانش لازم را برای انجام کار خویش دارم؛ اما بسیاری چیزها را نیز نمی‌دانم و نسبت دانسته‌ها به ندانسته‌های من قابل‌ اندازه‌گیری نیست.»

این رویکرد به صلح میان ویراستار و دیگر همکاران می‌انجامد و مسیر توفیق و پیشرفت سریع و پایدار را پیش پای او قرار می‌دهد. البته در به کار بستن این ویژگی نیز باید هوشمندانه عمل کرد و برای مقابله با افراد متعصب، متکبر و بی‌منطق، از سلاح پرقدرت دیگری استفاده کرد.

ز: کتاب‌خوان، نویسنده و پژوهش‌گر بودن

به دلیل بدیهی بودن کتاب‌خوان بودن برای یک ویراستار، در این باره بیشتر توضیح نمی‌دهم. تنها به این نکته بسنده می‌کنم که مطالعه کتاب‌های مفید و مزین به ویرایش خوب، موجب می‌شود ذهن ویراستار ناخودآگاه چیدمان صحیح کلمات را در جمله بیاموزد و اجزای کلام سالم را از غیرسالم تشخیص دهد؛ ضمن اینکه مطالعه کتاب، دایره لغات را در ذهن ویراستار گسترش می‌دهد و دست او را برای جایگزینی و به‌گزینی کلمه در زمان ویرایش، باز می‌گذارد.

مسأله مهم‌تر، نویسنده بودن یک ویراستار است.آه که اگر تمام ویراستاران ما دستی بر قلم داشتند، چه اتفاقات مبارکی که در این حوزه نمی‌افتاد! نویسنده بودن برای یک ویراستار، امتیاز بسیار بزرگی است.همین‌ که او به دلیل پُر نوشتن و تمرین مداوم نویسندگی؛ بازی‌های زبانی را شناخته، سر بزنگاه مچ گرته‌برداری‌های پیدا و پنهان خزیده در متن را گرفته و می‌داند پاکیزه‌نویسی چه میزان اهمیت دارد، باید به احترام او تمام قد ایستاد و برایش کف زد.

خوشا به حال ویراستاران پژوهنده و اهل ‌قلم که از نگاه من در حوزه ویرایش از دیگر همکاران بسیار پیش هستند و کیفیت خدمت آن‌ها به متن با ویراستاری که اساساً میلی به پژوهش و نوشتن ندارد، قابل قیاس نیست.

این مقاله ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قبلا حساب کاربری ایجاد کرده اید؟
گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟
Loading...