شعر خوب؛ چه گوهر ارزشمندی. واقعیت را نمیتوان انکار یا آن را مثل پوست میوه، تخمه یا حتی لیوان چای زیر مبل پنهان کرد! در روزگار سختی زندگی میکنیم و همه خسته و کلافهایم. تُرکتازی سویههای متنوع ویروس کرونا و از دست دادن عزیزان، اقتصاد بیمار کشور، تنهایی و ملال و قرار گرفتن در هزار و یک تنگنای عذابآور دیگر عرصه را بر ما تنگ کردهاند؛ با اینهمه راه بر ما بسته نیست.
در کنار راهحلهایی که روانشناسان و مربیان رشد فردی به ما ارائه میکنند، من نیز پیشنهاد راهگشا و دلانگیزی برایتان دارم. حالتان بد است؟! شعر خوب بخوانید.
چرا شعر خوب حال ما را خوب میکند؟
همه میدانیم انسان علاوه بر این ساحت محدود و مادی، ساحت بزرگ و پراهمیت دیگری به نام روح دارد؛ ساحتی که باید با معنویت، هنر، تفریح و کلام پاک و اثرگذار تغذیه شود تا بتواند در برابر دشواریهای زمانه بایستد و به تعالی برسد.
شعر خوب یکی از چند غذای مقوی و سالمی است که برای سلامت روح لازم است و از آن در برابر برخی از بیماریهای رنجآور نظیر افسردگی و ملال، غفلت، پوچی و بیحوصلگی و خستگی ذهن محافظت میکند.
شعر خوب به دلیل اینکه از امتیازهایی مانند تصاویر ژرف هنری، معانی بلند و نگاه ویژه و غیرمعمول به پدیدههای گاه بسیاری عادی سرشار است، گرد ملال را از چهره روح میزداید و به آن طراوت و تازگی دوباره میبخشد.
شعر خوب تصویری باشکوه و سرشار از زیبایی نسبت به مفاهیم بنیادین هستی پیش چشم ما قرار میدهد. به ما میگوید «عشق اسطرلاب اسرار خداست» و «مرگ پایان کبوتر نیست». به ما میگوید خدا با ماست و هرگز در جهان هستی تنها نیستیم و «چونکه صد باشد نود هم پیش ماست».
- شعر خوب مژدهرسان خوبیها و طلایهدار امید و گشایش است.
هله نومید نباشی که تو را یار براند
گرت امروز براند نه که فردات بخواند؟!
در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آنجا
ز پس صبر تو را او به سر صدر نشاند
و اگر بر تو ببندد همه رهها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند ( دیوان شمس؛ ۷۶۵)
*
- شعر خوب هشدار میدهد، نهیب میزند و از زشتیها میترساند.
این قافله عمر عجب میگذرد
دریاب دمی که با طرب میگذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب میگذرد ( خیام نیشابوری؛ رباعیات، ۶۶)
*
آیین برادری و شرط یاری
آن نیست که عیب من هنر پنداری
آن است که گر خلاف شایسته روم
از غایت دوستیم، دشمن داری (سعدی؛ رباعیات،۵۲)
*
چون ز خشم آتش تو در دلها زدی
مایه نار جهنم آمدی
آتشت اینجا چو آدم سوز بود
آنچه از وی زاد مرد افروز بود
آتش تو قصد مردم میکند
نار کز وی زاد بر مردم زند
آن سخنهای چو مار و کژدمت
مار و کژدم گردد و گیرد دمت ( مثنوی معنوی؛ دفتر سوم)
*
ای دل گر از آن چاه زنخدان به درآیی
هر جا که روی زود پشیمان به درآیی
هش دار که گر وسوسه عقل کنی گوش
آدم صفت از روضه رضوان به درآیی ( حافظ؛ خطیب خلیل رهبر، ۶۷۶)
*
- شعر خوب روح را نوازش میکند و انسان را با انسان آشتی میدهد.
مرا
تو
بیسببی
نیستی.
بهراستی
صلت ِکدام قصیدهای
ای غزل؟
ستارهباران ِ جواب ِ کدام سلامی
به آفتاب
از دریچه تاریک؟
کلام از نگاه ِ تو شکل میبندد.
خوشا نظربازیا که تو آغاز میکنی! ( شاملو؛ ابراهیم در آتش، زمانه، ۲۵)
- شعر خوب مدار آگاهی انسان را بالا میبرد و او را برای دریافت حال خوب بیشتر شایسته میکند.
- شعر خوب روح انسان را به گمشده خود میرساند و گمشده روح آدمی چیزی جز شادی، لذت و حکمت نیست.
- شعر خوب زره پولادین است و انسان را در برابر رنجهای هستی مقاومتر میکند.
- این رسانه قدرتمند، غبارزداست. پدیدههای ملالانگیز را جلا میدهد و برق میاندازد. این ابزار هنری فاخر، شکل «دگر دیدن» و مانند عشق «شکل دگر خندیدن» را به ما یاد میدهد.
- شعر خوب معرفت افزاست.«سمیع و بصیر و هوشیار بودن» هستی را به ما یادآور میشود.
- شعر خوب عصاره یک اندیشه پویا و راهگشاست. شعر خوب راه نشان میدهد و تحمل درد را آسانتر میکند.
شعر خوب بخوانید. در معانی بلند آن دقیق شوید. از آن لذت ببرید و روح خود را به هوای تازه و باران زلال میهمان کنید. شعر خوب بخوانید.