اگر مقاله انواع شعر از نظر درونمایه را نخواندهاید، پیشنهاد میکنم حتماً آن را بخوانید. در این مقاله قصد دارم درباره ماهیت درونمایه و تفاوت آن با نکته اخلاقی بنویسم. امیدوارم این مقاله بتواند ابهامات ذهنی شما را در این زمینه برطرف کند.
ابتدا بگویم درونمایههای شناختهشده در شعر با درونمایههای نثر تفاوتی ندارند. در نثر هم درونمایه یک اثر به علمی با تمام شاخههای متنوع و متعددی که دارد، حماسی، غنایی، عرفانی، سیاسی، تاریخی، دینی، انتقادی و…؛ تقسیم میشود و البته درونمایه تنها به موارد گفتهشده منحصر نمیشود و در بسیاری از آثار داستانی امروز نیز بهآسانی قابل درک و دریافت نیست؛ برای مثال هنوز بر سر درونمایه برخی از آثار بزرگ نظیر سووشون مناقشه و جدل وجود دارد. این را به این دلیل میگویم که نقد آثار این زن شگفتانگیز در عالم داستاننویسی، موضوع پایاننامه من بوده است و درگیریهای خاص خود را بر سر این موضوع داشتهام.
با این مقدمه بهتر است برای این پرسش مهم پاسخ مناسبی پیدا کنیم. درونمایه یک اثر (در این مقاله منظور اثر داستانی است) دقیقاً چیست؟ بعد هم در پی یافتن تفاوت بین درونمایه با موضوع و نکته اخلاقی احتمالی مندرج در آن باشیم.
تعریف درونمایه
فرهنگ فارسی عمید درونمایه یا مضمون را «آنچه از کلام فهمیده میشود» معنا کرده است. جمال میرصادقی در عناصر داستان درونمایه را «فکر اصلی و مسلط هر اثر ادبی» میداند؛خط یا رشتهای ممتد که در خلال اثر کشیده میشود و موقعیتهای داستان را به یکدیگر پیوند میدهد یا جهت فکری نویسنده که زیربنای جهانبینی او را شکل میدهد.
اچ. پورتر در کتاب سواد روایت نیز درونمایه را «دیدگاهی» میداند که از خواندن داستان به دست میآید. او همچنین درونمایه را «مسأله و پرسشی» میداند که با اشاره مستقیم یا غیرمستقیم در طول روایت تکرار میشود؛ بنابراین، درونمایه پیام اصلی یک اثر است که بسته به قدرت، سلیقه و خلاقیت نویسنده میتواند آشکارا یا بهطور ضمنی بیان شود.
تفاوت درونمایه در داستان کوتاه و رمان
درون مایه در داستان کوتاه به لحاظ اهمیت چوبی است که خیمه را سرپا نگه می دارد؛ از سویی داستان کوتاه بنا بر ساختار ویژهای که دارد، تنها میتواند بر یک مضمون استوار باشد؛ درحالیکه رمان میتواند در دل خود درونمایههای متعدد و گاه متناقضی بپرورد. در داستان کوتاه گاهی تشخیص درونمایه آسان نیست و به خواندن چندباره و تعمق جدی در اثر نیاز دارد.
چگونه میتوان درونمایه یک داستان را کشف کرد؟
به گفته میرصادقی گاهی فکر مسلط بر یک اثر ممکن است بر دهان شخصیت اصلی داستان گذاشته شود و در قالب سخنان و جهتگیری او خود را نشان دهد. در مواقعی هم میتوان آن را پشت عنوان اصلی، پیرنگ، توصیفها و نفی و ایجابهای شخصیتهای فرعی کشف کرد. البته به گفته دیگر پژوهشگران برای کشف درونمایه یک اثر بهتر است در قدم اول عناصر اصلی داستان را بشناسیم و بعد از خود چند پرسش جدی در این حوزه بپرسیم.
عناصر داستان عبارتند از پیرنگ، فضا، زاویه دید، لحن اثر و شخصیتهای اصلی و فرعی که با کشمکشهای متعدد در طول روایت مواجه میشوند. پرسشها نیز مواردی از این دست هستند.
- دغدغه اصلی قهرمان داستان چیست؟
- نقطه آغاز حرکت او کدام است و در مسیر چه تحولاتی در او به وجود میآید؟
- من در مقام خواننده چه پیامی از داستان دریافت میکنم؟
پاسخ به این سه پرسش؛ بهویژه پرسش آخر میتواند در کشف درونمایه یک اثر به ما کمک کند.
درونمایه اصلی بسیاری از داستانهای بزرگ در ادبیات ایران و جهان، نظیر بوف کور، سووشون، چشمهایش، شوهر آهوخانم، جنگ و صلح، آنا کارنینا، وداع با اسلحه،غرور و تعصب، کنت مونت کریستو و…؛ مسائل وجودی بشر نظیر عشق، مرگ، تردید، آزادی، خدا، دوستی، انتقام، خیانت یا وفاداری، شجاعت یا ترس، استقامت در برابر مشکلات، خانواده و مفاهیمی از این قبیل است.
تفاوت درونمایه با ایده و نکته اخلاقی
گاهی در برخی از نوشتهها یا اظهارنظر برخی از دوستان میخوانم و میشنوم که درونمایه را با ایده اصلی اثر و بدتر از آن با نکته اخلاقی مندرج در اثر یکی میدانند؛ درحالیکه ایده اصلی چکیده پیرنگ و درونمایه پیام گاه ضمنی و پنهانی داستان است و اساساً ربطی به ایده اصلی اثر ندارد.
موضوع یک داستان را میتوان در دو یا چند خط تعریف کرد؛ اما درونمایه اینگونه نیست و گاه بسیار دشوار از سوی خواننده یا منتقد داستان صید میشود؛ ضمن اینکه یک اثر بزرگ میتواند نکته اخلاقی داشته باشد؛ اما درونمایه بسیار فراتر از نکته اخلاقی است.
درونمایه میتواند نکته اخلاقی یا حتی غیر اخلاقی را ذیل خود بپرورد؛ اما درعینحال پیامی بسیار مهمتر در دل خود پنهان کرده باشد؛ پیامی که اثر بدون آن هرگز نمیتواند صاحب تشخص و هویت منحصربهفرد در میان آثار شبیه خود باشد. حتی یک اثر شاخص؛ بهویژه یک داستان مدرن یا پستمدرن نیرومند میتواند فاقد عناصر داستانی سنتی و «نکته اخلاقی مثبت یا منفی» باشد. مهم است که ما خط تمایز بین «نکته اخلاقی» و پیام اصلی یک اثر را بفهمیم و آنها را با یکدیگر اشتباه نگیریم.