info@sokhangozaar.com

ترس از بی‌پولی و اشتیاق به نویسندگی

نویسندگی شاخه‌ای جذاب و پر پیچ و خم از درخت تنومند دانش ادبی است که زبده شدن در آن به استعداد، اطلاعات وسیع، تخصص، تمرین و تعهد بسیار نیاز دارد. از طرفی چیزی که مشتاقان این هنر و فن شریف را گاه دلزده می‌کند این است که می‌گویند: حیف که نویسندگی درآمد خوبی ندارد. آدم این‌همه زحمت می‌کشد و این مهارت را می‌آموزد؛ اما آخر کار باید برای چرخاندن چرخ زندگی‌اش تن بدهد به کاری که به آن علاقه ندارد.

احساس و دغدغه شما را درک می‌کنم، دلیل این حال بد را نیز به شما می‌گویم و برای برطرف شدن آن، پیشنهاد می‌کنم این مقاله را تا انتها بخوانید.

در آغاز بگویم احساس و دغدغه شما بی‌دلیل نیست و پیشینه تاریخی تلخ، نیرومند و کهنی دارد. وقتی تاریخ ادبیات ایران و سرگذشت بزرگان این حرفه را می‌خوانیم، می‌بینیم کم نیستند اصحاب کلمه و کلامی که با تنگدستی روزگار گذراندند و نتوانستند یا در سطح ناخودآگاه نخواستند از قلم خود ثروت بیافرینند؛ بنابراین تعجبی ندارد این زخم تاریخی و انگاره قدرتمند هم‌نشینی «قلم و تنگدستی» به من و شما هم به ارث رسیده باشد.

متأسفانه در روزگار ما چه بسیار نویسندگان توانا و خوش‌قلمی که به دلیل افتادن در دام همین ذهنیت تاریخی و علی‌رغم داشتن مخاطبان بسیار، حال خوبی ندارند و تنگدست هستند. از نگاه من این الگوی ذهنی تاریک باید بشکند؛ زیرا فرهنگ یک سرزمین به دست نویسندگان و هنرمندان قهار و به لحاظ مالی توانمند، می‌بالد و زمینه سعادت ساکنان آن را فراهم می‌کند. (لطفاً این مقاله را هم بخوانید)

دوم؛ این حق ماست که انتظار داشته باشیم از راه علاقه خدادادی زندگی مادی خود را اداره کنیم و ناگزیر نباشیم بین علاقه و پول یکی را انتخاب کنیم. خوشبختانه امروز این فرصت تاریخی در اختیار اهل قلم قرار دارد تا آموزش‌های لازم را ببینند و از طریق مهارت‌هایی که بذر آن را با خود به این دنیا آورده‌اند، ثروت بسازند.

این خار چشم از دیدگان ما زدوده می‌شود
اگر در حرفه خود عمق دید، ذهنیت نامحدود و قدرت تشخیص درست داشته باشیم

خبر خوب؛ فضای مجازی طلسم «نویسنده فقیر» را باطل کرد

به لطف خدا ما در روزگاری زندگی می‌کنیم که موهبتی عظیم به نام اینترنت و فضای مجازی به جهان ما وارد شده است. بنا بر ماهیت قدرتمند و تحول‌آفرین این پدیده، شغل‌های پول‌ساز متعددی در حوزه نویسندگی به فهرست حرفه‌های پیشین اضافه شده‌اند که در گذشته جز در رؤیا نمی‌توانستیم به آن‌ها بیندیشیم. برخی از این حرفه‌ها عبارتند از:

تبلیغ نویسی مجازی؛
تأمین محتوای متنی برای وب‌سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی؛
ویراستاری درگاه‌های مجازی؛
و… .

البته این شغل‌ها سوای مهارت در نویسندگی به مهارت‌های دیگری نیز نیاز دارند؛ اما مهارت اصلی همان خلاقیت ما در چینش جادویی کلمات کنار یکدیگر و آفرینش چیزی است که به انفجار نور و ایجاد شگفتی در قلب و ذهن مخاطب بینجامد؛ بنابراین یک‌بار برای همیشه پیوستگی معیوب «کلمه و فقر» را در ذهن خود بشکنید و به‌جای دیدن موانع و پیش چشم قرار دادن زندگی نویسندگان تنگدست، به فرصت‌های طلایی پیش رو بیندیشید و در مسیر آنچه برای انجام دادنش به این جهان آمده‌اید، از دل‌وجان مایه بگذارید.

تأکید می‌کنم ما در تمام حرفه‌ها افراد فقیر و ثروتمند داریم و این به اهالی قلم منحصر نمی‌شود؛ وانگهی این مقاله به احترام همین طیف توانمند، خلاق، تأثیرگذار؛ اما تنگدست نوشته شده است به آن امید که یوسف خود را به بهایی ناچیز نفروشند، قدر کار خود را بدانند، با ناشران و دلالان بی‌مایه همکاری نکنند و خود را نیز در یک یا دو شاخه از این حرفه دوست‌داشتنی محدود نسازند.

این تلقی که در شأن من نیست بروم پشت سایت بنشینم، تبلیغ یا نقد بنویسم و شبکه‌های اجتماعی را مدیریت کنم، ما را از ظرفیت‌های بی‌نظیر کلمه و نقش ارزشمندی که می‌توانیم در سامان‌دهی زبان فاخر فارسی در فضای مجازی ایفا کنیم، دور می کند و بی‌نصیب می‌گذارد.

با ماست که طلای درخشان افتاده در پیش پایمان را ببینیم یا به ذهنیت تاریک و حافظه تاریخی زخمی خود در این زمینه بچسبیم و از رزق حلال و انجام خدمت آغشته به لذت خویش، بی‌بهره بمانیم.

این مژده را نیز به شما می‌دهم که مقاله‌های بسیار ارزشمندی در زمینه آیین نگارش – برگرفته از کتاب بی‌نظیر بهتر بنویسیم از استاد فقید، رضا بابایی- در همین وب‌سایت بارگذاری خواهد شد تا ضمن تغییر ذهنیت شما در باب نویسندگی، بتوانید بهتر، ساده‌تر، زیباتر و تأثیرگذارتر بنویسید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قبلا حساب کاربری ایجاد کرده اید؟
گذرواژه خود را فراموش کرده اید؟
Loading...