همانگونه که در مقالات دیگر سایت نوشتهام، شعر در مفهوم عام خود نه تعریفشدنی است و نه در قالب خاصی میگنجد؛ با وجود این، برای روشن شدن ذهن ناگزیر به ارائه تعریف هستیم؛ تعریفی که لااقل جامعه ادبی و مخاطب را در این زمینه به تفاهم برساند؛ بنابراین پرسش اصلی ما این است. انواع شعر از نظر قالب چیست؟( لطفاً این مقاله را هم مطالعه کنید.)
قالب شعر همان شکل شعر است که به دو نوع بیرونی و درونی (ذهنی) تقسیم میشود. منظور از قالب بیرونی یک شعر، شیوه خاص آرایش مصراعها و قافیهها در آن شعر است. این نکته را هم اضافه کنم که قالب یک شعر از قبل و بهصورت پیشساخته وجود ندارد. این ذهنیت شاعر است که حین سرودن شعر قالب را میریزد و به فراخور محتوا آن را شکل میدهد.
انواع شعر از نظر قالب
در مسیر پیشرفت فرهنگ و در دورههای مختلف تاریخ ادبیات، قالبهای متعددی برای شعر پدید آمد.
قالبهای کهن که بهاستثنای قالب غزل، بیشتر مورداستفاده شاعران کهن بودهاند و قالبهای نو که تنها در قرن اخیر و طی یک جهش معنادار به وجود آمدهاند و اصول حاکم بر قالبهای پیشین شعر را از بنیان، دستخوش تغییر کردهاند.
تعریف قالب کهن شعر
قالب کهن شعر از تعدادی مصراع هموزن تشکیل میشود. موسیقی کناری (قافیه) نیز در این قالب جایگاه تثبیتشده خود را دارد و از نظم خاصی تبعیت میکند. بد نیست بدانید وزن در این میان به دلیل انعطاف و تنوعی که دارد، در به وجود آمدن قالب نقش چندانی ایفا نمیکند.
از میان بینهایت شکلی که میتوان برای قافیهآرایی به کار گرفت، فقط نزدیک به چهارده شکل، باب طبع شاعران زبان فارسی قرار گرفته است.
قالبهای کهن شعر فارسی
- قصیده؛
- مثنوی؛
- قطعه؛
- غزل؛
- ترجیعبند؛
- ترکیببند؛
- مسمط؛
- مستزاد؛
- رباعی؛
- دوبیتی؛
- تصنیف؛
- چهارپاره؛
- مفرد؛
- تضمین.
قالبهای نو
تا اوایل قرن حاضر، شاعران دو اصل تساوی وزن مصراع و نظم ثابت قافیهها را رعایت کردهاند و اگر هم در قالبهای شعر نوآوری داشتهاند، با تکیهبر حفظ این دو اصل بوده است.
در آغاز این قرن، شاعرانی هوشمند که درک بلندی از اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روزگار خود داشتند، به این فکر افتادند که این دو اصل را یا تعدیل کنند یا کنار بگذارند و نوآوری را فراتر از قالبهای کهن گسترش دهند.
شعری که بهاینترتیب سروده شد، شکلی بسیار متفاوت با شعرهای پیش از خود داشت.
در اینگونه از شعر، شاعر ناگزیر نیست یکسانی مصراعها و نظم ثابت قافیهها را رعایت کند. طول مصراع تابع طول جمله شاعر است و قافیه نیز هرگاه شاعر لازم بداند، ظاهر میشود.
در این شیوه سرایش شعر، آزادی عمل شاعر بیشتر است؛ ضمن آنکه و از ملزومات ارزشمند شعر کهن نظیر موسیقی کناری نیز، بیبهره نیست.
پدیدآورنده جدی قالب شعر نو، علی اسفندیاری ملقب به نیما یوشیج است. البته پیش از نیما نمونههایی ازاینگونه شعر در کارهای بانو شمس کسمایی، تقی رفعت، جعفر خامنهای و…؛ دیدهشده است؛ اما پیگیری و صورتبندی اصلی این نظریه در شعر، به نیما اختصاص دارد.
پس از طی فراز و نشیبهای بسیار در این عرصه و قبول عام یافتن شعر نو، شاخههای دیگری نیز به آن اضافه شد. قالب اصلی به نام خود نیما ثبت شد.
بنابراین قالبهای نوین شعر عبارتند از:
- شعر نیمایی؛
- شعر سپید؛
- شعر حجم؛
- شعر موج نو؛
- شعر ناب؛
- شعر کودک و نوجوان؛
- شعر پست مدرن؛
- شعر فرانو.
قالبهای شعری بسیار مهم هستند؛ با وجود این، همان طور که ابتدای این مقاله هم گفتم، قالب یک شعر از قبل و بهصورت پیشساخته وجود ندارد. این ذهنیت شاعر است که حین سرودن شعر قالب را میریزد و به فراخور محتوا آن را شکل میدهد.
پیشنهاد من به شما شاعران تازه نفس این است که قالبهای شعر کهن و نو را خوب بشناسید و تا می توانید در جهان هرکدام خیال را به پرواز درآورید. ذهن شاعرانه غنی، برایند این پروازها و حتی پر ریختنهاست.