ویرایش ردای فاخری است که بر شانه متن مینشیند؛ همچنین لغتی از زبان پهلوی اشکانی است و نظم دادن، آراستن و مرتب کردن معنا میدهد.
در لغتنامه دهخدا بهجای کلمه ویرایش، کلمه «تصحیح» آمده است. در فرهنگ لغت معین، ویرایش زیاد یا کم کردن مطلب؛ همچنین تصحیح و تنقیح متنهایی است که برای چاپ و نشر آماده میشوند. در فرهنگ لغت عمید نیز ویرایش، تصحیح متن به لحاظ رسمالخط، جملهبندی، محتوا و مانند آن تعریفشده است. در کنار این تعریفهای روشن علمی، یک تعریف حسی دلگشا نیز من در اختیار شما میگذارم؛ ویرایش ردای فاخری است که بر شانه متن مینشیند و به آن رتبه و درجهای ماورای تصور میبخشد؛ ویرایش آرایه و پیرایه لازم برای هر نوشتهای است.
تعریف ویراستار
در سادهترین تعریف به فردی که نوشتهای را ویرایش میکند، ویرایشگر یا ویراستار میگویند.
پیشینه ویرایش در ایران
ویراستاری و استفاده از ویراستار در انتشارات قدمتی نزدیک به نیمقرن دارد. عمر شکلگیری واحد ویرایش در انتشارات نیز، بهاندازه پیدایش انتشارات در ایران است. به گفته فرهاد طاهری،پژوهشگر و ویراستار در حوزه زبان و ادبیات فارسی و تاریخ معاصر ایران، سابقه ویرایش بهاندازه سابقه نوشتن است.
دکتر زرینکوب از قول عماد کاتب نقل میکند: «چنان دیدم که هیچکس کتابی نمینویسد الاّ که چون روز دیگر به آن بنگرد، گوید که اگر فلان سخن چنان بودی یا اگر فلان کلمه به آن افزوده میشد، بهتر میبود.»
تاریخ ویرایش در ایران را میتوان به چهار دوره زمانی پیش از دوره قاجار، دوره پهلوی اول، دوره پهلوی دوم و دوره بعد از انقلاب تقسیم کرد.
موضوع چاپ و نشر در زمان پیش از قاجار، چندان جدی نبود. در این دوره، کتابها بیشتر بهصورت دستی نوشته میشدند. به استناد برخی اسناد موجود، در گذشته افرادی به نام منشی، نسخه خطی را برای مؤلف میخواندند و با نظر او، آن را تصحیح میکردند. بیتردید نسخهای که با نظر مؤلف فراهم میشد، اعتبار بیشتری داشت؛ همچنین در این دوره، افرادی در سمت محبر بودند که نوشتههای دیگران را میآراستند و نظم میبخشیدند. تحبیر به معنای آراستن و نیکو نوشتن است.
نخستین رد پای ویرایش، در این دوران کشف میشود. در این دوره نهضت ترجمهای نیز شکل میگیرد که به کار ترجمه متون اسلامی همچون ترجمههای قرآنی یا کتابهای تاریخی از عربی به فارسی میپردازد. دوره قاجار زمان شکوفایی برخی از حوزههای فرهنگی ایران است؛ شکوفایی نهاد آموزشوپرورش با تأسیس دارالفنون، شکلگیری ادبیات نو، چاپ کتاب و روزنامه و جریان روشنفکری که به انقلاب مشروطه منجر میشود.
دکتر قاسمی بنا بر اسناد موجود در کتاب «سرگذشت مطبوعات ایران» میگوید: «در مطبوعات دوره محمدشاه و ناصرالدینشاه افرادی بودند که وظیفه داشتند سبک نگارش نویسندگان را به فهم عامه مردم نزدیک کنند؛ یعنی با دخل و تصرف در متون، از دشواری نثر بکاهند و درک آن را برای مردم آسانتر کنند.نخستین فردی که از این گروه اصلاح آثار نویسندگان را آغاز کرد، میرزا محمدجعفر ادیب شیرازی بود که در جایگاه منشی «کاغذ اخبار» هم شناختهشده است؛ همچنین میرزا عبدالله خلجستانی، اصلاح صوری و محتوایی روزنامهها را بر عهده داشت. او تیتر روزنامهها را خوشنویسی نیز میکرد.»
میرزا علی نایینی ملقب به صفاالسلطنه، میرزا محمود ملکالشعرای کاشانی، حکیم سامانی، میرزا ابومحمد شیبانی، میرزا تقی کاشانی، میرزا معتمدالدوله، مرتضی قلی، میرزا عبدالوهاب محرم یزدی و محمود افشار، افراد دیگری هستند که در دوره ناصری و در مطبوعات ایران به حرفه ویرایش اشتغال داشتند.
در دوره مظفرالدینشاه نیز کتابهای چاپ سنگی وجود داشته است و محققان این حوزه معتقدند نخستین فردی که بهصورت جدی کار ویرایش را انجام داده است، محمدعلی فروغی پسر میرزا محمدحسین فروغی بوده است.
البته باید توجه کرد ویرایش در این دوره، بیشتر به مقوله درستنویسی، نشانهگذاری یا سادهانگاری میپرداخته است؛ اما درباره فروغی گفته میشود وی به دلیل تسلط علمی خود در متون مختلف بهویژه مسائل فلسفی و ادبی، ویرایش محتوایی نیز انجام میداده است.
در دوره قاجار از نشانهگذاری و علائم سجاوندی که بعدها در نوشتهها وارد شد، خبری نیست. بعدها که نشانهگذاری با نام خاص خود وارد زبان فارسی میشود، ویراستاران برای آنها معادل فارسی یا عربی ساختند؛ برای مثال کل نشانهگذاریها را اصول تنقیط یا «رموز متداوله در محرّرات متون فارسی» نام نهادند. مواردی از این دست، نخستین شیوهنامههای نگارش در زبان فارسی است.
احمد آرام معتقد است، نخستین ویراستار به معنای امروز در دوره رضاشاه، غلامحسین خان رهنماست. البته نام این فرد صرفاً در خاطرات آرام دیده میشود و هیچ رد پای دیگری از او در جای دیگر به چشم نمیخورد. گروهی نیز مرتضی کیوان را نخستین ویراستار ایرانی به معنای علمی و دقیق کلمه میدانند.
با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳، ویرایش نیز تحول مییابد.
دکتر سیاسی، نخستین رئیس دانشگاه تهران، در خاطراتش میگوید: «یکی از مهمترین مشکلات ما در دانشگاه، نبود کتابهای درسی بود. ما به کتاب نیاز داشتیم و برای چاپ این کتابها، انتشارات دانشگاه را در سال ۱۳۲۶ تأسیس کردیم که البته دکتر خانلری هم در شکلگیری این قضیه بسیار مؤثر بودند.»
در انتشارات دانشگاه کسانی مثل محمد پروین گنابادی بودند که نوشتههای جمعآوریشده استادان را به لحاظ املایی، انشایی، محتوایی و نگارشی بررسی میکردند. زمان گذشت تا اینکه در سال ۱۳۳۳ انتشارات فرانکلین در ایران تأسیس شد.
فرانکلین به دو دلیل در روشنفکری مردم ایران تأثیر عمیقی داشت؛ نخست به خاطر حجم کتابها و رمانهای منتشر شده که در زمره ادبیات مدرن پیشرو طبقهبندی میشد؛ دوم هسته ویرایشی بود که در این مؤسسه شکل گرفت.
در فرانکلین، ویراستاران متبحری چون نجف دریابندری، کریم امامی، دکتر مرندی و محمود بهزاد تربیت شدند؛ همچنین نخستین شیوهنامهها نیز در مؤسسه فرانکلین تدوین شد.
لفظ «ویرایش» نیز در زمان تأسیس فرهنگستان دوم- نزدیک به چهلوچهار سال پیش- وارد زبان فارسی شد. قبل از آن به ویراستار، ادیتور (editor) میگفتند؛ اما محمد مقدم که تحصیلکرده فرهنگ زبانهای باستانی بود و زبان پهلوی را خوب میفهمید، در فرهنگستان دوم، ادیتور را «ویراستار» و ادیتینگ را «ویرایش» نامید.
از دیگر مؤسسههایی که در همان دوره کار ویرایش را انجام میدادند، انتشارات نیل، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، دفتر یونسکو، انتشارات امیرکبیر، انتشارات رادیو و تلویزیون، و انتشارات سروش بود.
انتشارات فرانکلین یک سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نام خود را به انتشارات «نو مرز» تغییر داد و بعد از انقلاب در دولت موقت، این سازمان، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی نام گرفت. بنگاه ترجمه و نشر کتاب نیز بعد از انقلاب به انتشارات علمی و فرهنگی تغییر نام داد.
از کارهای مهم انجامشده بعد از انقلاب اسلامی، برگزاری دورههای ویرایش و آموزش ویراستاری بوده است.
آموزش ویراستاری در این دوره در مرکز نشر دانشگاهی، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، پژوهشگاه علوم انسانی، اتحادیه ناشران و جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران برگزارشده است؛ همچنین نهاد ویرایش در برخی از دایرهالمعارفها مانند دائرهالمعارف بزرگ اسلامی و دانشنامه جهان اسلام، تأسیس شد؛ دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، از حیث کیفیت و بهکارگیری ویراستاران خبره، اهمیت بسیاری دارد.
چرا این نمونهها اینجا آمدهاند؟
بیش از پانزده سال است که در کنار کارهای دیگر، بیوقفه کتاب، ماهنامه و مقاله ویرایش میکنم؛ هر یک از این کتابها و ماهنامهها پیشینهای دارند و ماجرایی؛ ماجرایی گاه تلخ، گاه ملس و گاه شیرین و دلچسب.
برخی از کتابهایی را که ویرایش کردهام اینجا برای شما آوردهام تا در کلاسها و دورههایی که در آینده در این حوزه برای شما برگزار میکنم، از مصائب ویرایش و ویراستار بگویم و شادیهایش؛ از احساس غروری که پس از پایان ویرایش یک متن به آدم دست میدهد؛ از رضایت مخاطب و از فوتهای کوزهگریای که نه در سر کلاسهای دانشگاه، نه در کارگاههای آموزشی که در دستوپنجه نرم کردن با این حرفه در بازار نشر و در میدان واقعیت این علم آموختهام.
اینها تنها چند نمونه از کتابهایی است که در این وبسایت بارگذاری شده است. بهتدریج بر تعداد این آثار افزوده میشود و تقسیمبندیهایی نیز برایشان در نظر گرفته خواهد شد.